چرخهی حیات شرکتهای استارت آپ (نوپا)
مدیریت یک استارتاپ میتواند دشوارترین و دردناکترین تجربه برای یک فرد باشد. البته اینکه هدایت یک تیم را بر عهده داشته باشید امری است لذت بخش و میتواند حتی برای دیگران الهام بخش باشد. با این همه، این کار هزینههای خود را دارد.
موضوعات مقاله :
کاربردی

مدیریت یک استارتاپ میتواند دشوارترین و دردناکترین تجربه برای یک فرد باشد. البته اینکه هدایت یک تیم را بر عهده داشته باشید امری است لذت بخش و میتواند حتی برای دیگران الهام بخش باشد. با این همه، این کار هزینههای خود را دارد.
زمانی که به عنوان مدیرعامل یک استارت آپ شروع به فعالیت میکنید همواره این فشار روی شما قرار دارد تا شرکت را هرچه سریعتر به بهرهوری و تولید برسانید و همهی افراد نیز چشمهای امید خود را به شما میدوزند. اما مشکلی که در رأس همهی اینها قرار دارد، آن است که نمیتوانید کارهای خود را به انجام رسانده یا جدول زمانی از پیش تعریف شدهای را برای انجام امور خود داشته باشید و علت هم کارهای خرد و ناچیزی است که مرتباً برایتان پیش میآید و باعث حواس پرتیتان میشوند.
در ادامه قصد داریم شما را با سه فعالیتی آشنا کنیم که کارآفرینان جوان معمولاً در ابتدای امر به آنها اعتیاد پیدا کرده و تمایل زیادی به انجامشان پیدا میکنند. اما طولی نمیکشد که این افراد در مییابند که این کارها اولویت اصلی کسب و کارشان محسوب نمیگردند و حتی مانع از حرکت رو به جلوی شرکت می شوند.

۱) اعتیاد پیدا کردن به جذب سرمایه
دریافت پول از سرمایهگذاران از جمله برترین احساساتی است که یک مدیر استارت آپ تازه کار میتواند در طول زندگی حرفهای خود تجربه کند. این اتفاق معمولاً چنین دیدگاهی را در افراد به وجود میآورد که چون فرد یا شرکتی موفق، حاضر شده به آنها پول بدهد؛ پس قطعاً به سمت موفقیت در حال حرکت هستند.
نکتهی حائز اهمیت این است که جذب سرمایه میتواند عاملی کلیدی در موفقیت شما باشد اما لازم است در نظر داشته باشید که این امر لزوماً به معنای حرکت کردن شرکت شما به سمت موفقیت و پولساز شدن نیست.
زمانی که شرکتی را راهاندازی میکنید، طولی نمیکشد که انبوه رزومهها و درخواستهای همکاری به سمت شما هجوم میآورند و این مسأله که افراد زیادی خواهان همکاری با شرکتتان هستند؛ باعث ایجاد نوعی حس خشنودی در شما میشود.
زمانی که شمار کارکنانتان از مرز ۱۰ نفر عبور میکند، لازم است که تغییراتی بنیادین و اساسی را در ساختارهای سازمانی خود ایجاد نمایید و اگر هرچه سریعتر دست به این تغییرات نزنید پیامدهای نامطلوب آن را احساس خواهید کرد.
از همین رو به یاد داشته باشید که برای شرکت نوپای شما بهترین راهکار برای صرفه جویی در هزینهها این است که صرفاً در زمان نیاز نیروی جدیدی را استخدام نمایید. اگر نیاز زیادی به نیروی کار اضافه نداشته باشید، با استخدام های تازه، شرکت بهره وری خود را از دست خواهد داد و کارکنان نیز کاری برای انجام دادن نخواهند داشت. به یاد داشته باشید در مواردی که نیازی به استخدام نیست حتی از پذیرفتن بهترین رزومهها هم خودداری کنید.
ورود پیدا کردن به رسانهها مزایای بیشماری دارد؛ برای نمونه استخدامها سادهتر میشود، سرمایهگذاران بیشتر راغب به همکاری میگردند و روح اعضای تیم نیز سر زندگی خاصی پیدا میکند. همهی اینها فوقالعاده هستند، با این حال چنین نتایجی نمیتواند مستقیماً به پیشبرد کسب و کار شما بیانجامد.
البته منظور از گفتن چنین جملاتی این نیست که خود را از رسانهها دور کنید بلکه بهتر است به همان اندازه روی این رسانهها سرمایهگذاری کنید که ارزشش را دارند. در ابتدای راهاندازی شرکت، وقت خود را صرف جلب توجه روزنامه نگاران یا استخدام شرکت های فعال در حوزه ارتباطات و روابط عمومی نکنید.
در نخستین مراحل آغاز به کار یک شرکت استارت آپ مهمترین مسأله پیدا کردن بازارهای هدف است و بس. زمانی که یک الگوی کاری مقیاس پذیر را برای خود ایجاد نمودید، آنگاه میتوانید از رسانهها بخواهید که فعالیتهای شما را زیر ذرهبین خود قرار دهند.
نظرات
اطلاعات مقاله
تاریخ مقاله
۱۳۹۶/۰۳/۳۱
تعداد بازدید مقاله
۲۰۲۴